حق چارچوبي تنگ نيست خانه
حج همين گردش به دور سنگ نيست
حج حجامت ميكند ارواح را
پاك ميسازدزدل اشباه را
حج تو آنگه قبول حق شود
كه دلت در نور مستغرق شود
طوف سنگ كعبه حج اصغر است
حج اصغر شاخ بي برگ وبر است
حج اكبر كن به خون احرام كن
سينه را بر تيغها اطعام كن
نيتش ترك سرو پا گفتن است
در پِيَش تكبير در خون خفتن است
از حرم تا قتله گه سعي صفاست
رد پاي اهل بيت مصطفاست
عيد اضحا ذبح اكبر راببين
كعبه ي درخون شناور راببين