سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/12/14
4:7 عصر

مناسک گرایی فرهنگی(1)

نوشته سین شین

بسم الله
سلام علیکم

مناسک گرایی در هر کاری وقتی اتفاق می افتد که اهداف آن عمل را کنار بگزاری و وسایل نیل به هدف، خود جای هدف را بگیرند. همانند معلمی که به جای اینکه کلاس درس، نمره و امتحان و روش تدریس را به عنوان ابزاری برای تربیت دانش آموز ببینید خود اینها برایش هدف می شوند و مثلا اگر بگویند آقا یا خانم معلم این روش تدریس شما برای این زمان یا این دانش آموزان جواب نمی دهد عکس العملی غیر منطقی نشان بدهد(مثلا شخص منتقد را به باد استهزاء و توهین بگیرد) و یا اگر نه به این شدت ولی همچنان به کار خود با همان روش ادامه دهد.

این مثال مفهومی بود از مناسک گرایی

اما در ابعاد فرهنگی نیز متاسفانه ما بسیار به این آفت و انحراف دچار شده ایم و حاضر نیستیم خود را با زمان منطبق کنیم و بسته به هدف و شرایط روش مناسب را برگزینیم و ابزار جای هدفمان را می گیرند به طور مثال در مراسم عزاداری اباعبدالله مردم از شب تا به صبح در قالب هیات و دسته و تکیه و ... به عزاداری می پردازند اما از ان شعور عاشورایی خبری نیست دو دسته عزاداری حاضر نیستند با هم ادغام شوند تا در هزینه ها صرفه جویی شود.برخی مداحان اشعار غیر واقع و بی محتوا استفاده می کنند و حتی آهنگ هایی طربناک نیز بر انها می گزارند. از الم و کتل هایی استفاده می شود که به هیچ حقیقتی تکیه ندارند همه اینها در قالب و به هدف عزاداری امام حسین است اما تنها چیزی که به آن پرداخته نشده حسین است و راهش و هدفش...

وقتی عملی اهداف اولیه شکل گیری اش را از دست بدهد نیز دچار مناسک گیری می گردد. مثلا اینکه تبلیغات که برای جذب بیشتر است و به کمک آن فرد دسته ای گروهی ، مکتب یا ایدئولوژی حرفهای و اندیشه هایش را به مخاطب بیشتر می فهماند خود به هدف تبدیل شود اینکه می بینیم برای تبلیغات در مورد عمل مستحب مثل مراسم زیارت هزینه های فراوانی می شود و در این بین بسیاری از واجبات روی زمین می ماند اینها نمونه های از مناسک گراییست که به عقیده ی حقیر آفت بزرگ و خزنده ایست که فرهنگ ایرانی  اسلامی را تهدید می کنند. در پست های بعدی مصادیق دیگری از این دئست را ارائه خواهم نمود و با تفصیل بیشتر پیرامون علل و عوامل شکل گیری و رشد آن و همچنین پیامد های ماندگاری این گونه مناسک گرایی ها بحث خواهد شد.
....................................
تتمه نوشت:حقیقتا که چه زیبا و عمیق گفت آن سید شهید مرتضی آوینی:

  عجب از این عقل باژگونه که ما را در جستجوی شهدا به قبرستان ها می کشد.
...................................
زیر سایه ی آقا