سلام ....
خيلي زيبا بود با تاخير تبريك م يگم ...
تو اين مسير همه رو دعا كنيد . همه رو كه شامل ما هم بشه ...
...........
.................
.........................
نزديك به سالگرد روزهايي هستيم كه كاش هيچوقت در صفحه حوادث دانشگاهي كشور ثبت نمي شد ...
كاش هيچوقت 18 تير 78 و رويدادهايش نبودند .
............
....................
...............................
گاهنامه به روز شد ... منتظر قدومتان ...
سلام عليكم..
مي گفت:
اولين درس اطلاعات و عمليات اينه. هركس كه تونست از هواي نفسش بگذره،شب عمليات هم مي تونه از سيم خاردارهاي ميدون مين دشمن رد بشه..
خودش تونست و رد شد. علي آقاي چيت سازيان، فرمانده اطلاعات-عمليات تيپ انصارالمهدي..
حكما قصه ما هم همينه. شب و روز بايد ژي اين سيم خاردار هواي نفس بگرديم شايد پيداش كنيم. حالا رد شدن ازش، خودش يه مكافات ديگه است..
انگار عزم حرم حضرت شمس الشموس داريد. و انگارتر قراره پشت بندش مستقيم بريد در خونه خود صاحب خونه..
خوش به سعادتتون كه عجب نعمتي نصيبتون شده..
حكما اين عرض تكرار مكرراته اما:
كعبه سنگي است كه ره گم نشود...حاجي حرام دگر بند،ببين يار كجاست
علاج شكستن قفل پاي سفر هم توسل و تمسك به حضرت ام الائمه است..
فكر مي كنم خوب بلد باشيد..
يازهرا(س)./
سلام عزيزم!
مثل هميشه گيرا نوشتي...
دلم برات تنگ شده... خوش به حالت كه دنيا رو اينجور قشنگ مي بيني... فكر كنم منم به خودم مغرور شدم... مي دونم خيلي عيب و اشتباه دارم هااا... اما انگار به ايني كه هستم راضي شدم... واين خيلي بده...
يعني مي شه سفر مشهد براي من يه شروع باشه واسه خودسازي؟
راستي به روزم! تونستي يه سر بزن!
يا علي