سلام عليكم..
عرض شود كه حقير سراپاتقصير به هيچوجه من الوجوه قصد جسارت يا بي ادبي نداشته و نداشتم . انشاءالله نخواهم داشت. ضمن اينكه اصلا خودم رو در حدي نمي بينم كه چنين كاري كنم. و اين صد البته جداي از آن است كه اصولا رحماء بينهم واجب است و هر واجبي طاعتش موجب وجود.!! پس خداي ناكرده اگر گوشه از عرائض بنده چنين القايي داشت، في الحال عرض ادب و طلب عفو مي كنم.. (خودم هم باورم نميشد بتونم اين همه ادبيات بلغور كنم.!!)
واما بعد..
در مورد رفتن حقير و اينكه به درخواست دليل پاسخي در خورد داده نشد علتي داشت كه در رفتن نهفته بود.!! (به زبان ساده و دهاتي ما يعني اينكه اصلا كسي نبود كه بخواد پاسخ بده. يعني من نبودم.!) و الا در اين مورد هم قصدي بر جسارت و بي توجهي به خواننده نبود. اما بعض دوستان هستند كه مي دانند اين رفتن جدا قرار به بازنگشتن بود. اما خب بازگشت اتفاق افتاد اما با پاي چلاق.!! كه خب بگذريم..
اما روزمرگي ها كه شاخ و دم ندارد. همين است كه هست.!! قرار نيست حتما از خود نوشت و از دل وامانده و تن جامانده و عقل ناخوانده. همين خزعبلات و ياوه گويي ها بس است براي روزمره شدن. كه صد البته قلم طنز است و بر طنز خورده نيست. ولو به عنوان..
واما در مورد ادبيات تبادل نظر و افكار هم خب تا حدود زيادي با شما موافقم. جداي از اينكه حسب عادت براي عده اي غش نمي توانم كرد.! اما قبول دارم كه بايد با خودي ها بهتر از آن بود كه با خلق جهان. هرچند كه مطلق و هميشگي نيست اين سنت.!!
در پايان از لطف شما تشكر وافي دارم و از بذل عنايتتان ممنون و متشكرم. و مجددا يادآور ميشوم اگر در گوشه اي و كلامي جسارتي و بي ادبي شد، حلال كنيد و به حساب طنازي بگذاريد..
خسته شدم اينقدر اداي معلم ادبيات سال سوم دبيرستانمو درآوردم.!
يه كلام اينكه دعوا نداريم و جنگي دركار نيست.!! حق تا حدودي با شماست. انشاءالله كه شما هم هميشه با حق باشيد..
يازهرا(س)./