سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/7/27
10:57 صبح

هوس خام پختن!

نوشته سین شین

بسم الله
سلام علیکم

عقلا پذیرفتنیست که قدم گذاردن در راه کسب معرفت و در سطح نازلترش علم،به هدف ارتقاء بعد معرفتی و سطح دانش صورت می پذیرد و همچنین انتظار می رود که در پایان راه نتیجه ای که گرفته می شود فرد طالب علم را در ان حوزه ی مشخص از سایرینی که تحت آموزش نبوده اند متمایز کند. این تمایز نیز در سخنان و افعال وی نمود پیدا می کند.

با این اوصاف هستند کسانی که علی رغم سال ها علم! آموزی همچنان ملاک و معیارهایشان همان هاییست که تا پیش از این داشته اند. مانند این  که پزشکی علت بیماری ها را به شکل عامیانه جنیان و ارواح خبیسه بداند، یا فردی با اینکه از بیرون جو زمین را دیده و به گرد بودنش آگاهی یافته باز هم بگوید زمین مسطح است.

متاسفانه علی رغم غیر منطقی بودن این مساله بسیاری افراد هستند که باوجودداشتن دانش لازم در یک زمینه همچنان با تکیه بر منابع غیر معتبری  چون شایعات و غیر دقیقی چون «حرف مردم» و «می گویندها» سخن می گویند و استدلال می آورند.

این امر حاکی از وجود چند مشکل است:

1- کافی و جامع و مانع نبودن علم اموخته شده که فرد را کفایت نکرده و به کسب اطلاع از سایر راه های غیر از آنچه باید سوق میدهد تا نقص علمی خود را جبران کند.

2- وقوف فرد به اشکالاتی در درستی آموخته هایش که موجب می شود در بحث و گفتگو و موضع گیری نتواند از ان بهره برد و دنبال دست آویزهای دیگری باشد.

3- غرض ورزی و سوگیری فرد در بررسی موضوع. در این حال فرد صاحب دانش موضعی مخالف و متعارض با آنچه آموخته دارد و اگر بنا باشد با براهین علمی موضوع را بررسی کند به نتیجه ای غیر انچه تمایل دارد می رسد و دانسته هایش ، اگر منصفانه به کارشان بگیرد، حکم به نادرستی تفکر فرد میدهند. به همین جهت وی دنبال گریزگاه هایی در سایر حوزه ها می گردد . راخت ترین و دردسترس ترین این گریزگاه ها هم دیدگاه های عوامانه است که می تواند سرشاز از بی دقتی و اشتباهات باشد و محل مناسبی برای جستجوی نظراتی موافق با نظر دانشمند مذکور.

این مساله به هر یک از سه دلیل بالا که باشد نتیجه ای جز بی اعتباری سخنان و خروجی های فرد صاحب دانش ندارد .راه برون رفت از این معضل هم تنها به خود فرد باز می گردد بدین شکل که اگر علمش پاسخگو نیست در صدد تکمیل دانسته هایش بر آید. اگر هم دانسته هایش دارای خطا و اشتباه است بدون تعصب و تنگ نظری آن ها را اصلاح کند و یا کنار بگذارد و اگر هم  غرض و قصد دیگری غیر از دستیابی به حقیقت دارد،تمرین انصاف کند و ...

منشین گرسنه کاین هوس خام پختن است        جوشیده سال ها و نپختست این طعام  (1)

.........................................................................................................................

تتمه نوشت:

- این متن اصلا به جهت انجام تکلیف کلاسی نوشته نشده است و اصولا ما سفارش قبول نمی کنیم.

- این روزها موضوعات بیشتری برای لبخند زدن پیدا می کنم.

- اینترنت یک بدی خیلی بزرگ دارد و ان هم اینکه حوزه ی خصوصی درش بی معنی است.(قابل توجه پیش مرگان آزادی)

(1) پروین اعتصامی

.......................................................................................................................

اللهم عجل لولیک الفرج


87/7/17
8:31 صبح

جزیره!

نوشته سین شین

بسم الله

سلام علیکم
مگر این دانشگاه می گذارد که ما به امور مهمی چون به روز نمودن وبلاگ و چک میل و ... برسیم؟
ما از آن وقتی که دوباره پایمان به یونیورسیتی باز شده(همین دو هفته ها)بی جنبگی مان گل نموده(البته از حق نگذریم بیشتر شده)بحث و به چاله چوله کشیدن باقی هم کلاسی ها و اندکی سر کلاس به اراجیف گویی بعضی استادنماها ملیخانه لبخند زدن از جمله اموریست که بنده بدان ها اشتغال ورزیده ام.

اما اینها اصولا جزء مشاغل کاذب محسوب می شوند و بنده اصلا به کار غیر تولیدی اعتقادی ندارم. به همین مناسبت متمایل هستم که وبلاگ جدیدی راه بیاندازم و در آن به طور جدی تری به مسائل جامعه شناختی بپردازم. التبه اینجا هم تقریبا همین کار را کرده ام ولی آنجا(که فعلا معلوم نیست کجا) از زاویه ای دیگر و دقیق تر به مسائل نگاه خواهم کرد. و نقد و بررسی هم از دیدگاه های موجود خواهیم زد.

برای انتخاب نام نظری دارید مرقوم بفرمایید.

اینجا هم به روال سابق به روز خواهم کرد ان شاءالله

...............................................

تتمه نوشت: جزیره هر چقدر هم که آباد باشد و هر چقدر هم که به زور تکنولوژی رونقش داده باشی باز هم دور افتاد است و برای رسیدن به ان باید فاصله ای را بپیمایی. بی زحمت دوستان دلسوز انقلاب(البته منظور همین دانشجوها و طلاب الانند  و نه باقی که عملشان مصداق جزیره را بر نمیدارد و باید در مقیاس قاره ای فاصله ها را سنجید.)اندکی از این کار جزیره ای و هر کس برای خودش دست شسته (بی زحمت تمیز هم بشویید) و به کار هماهنگ و گروهی روی بیاورید که لاغری اش خیلی توی ذوق می زند.

- امت واحده از دید بعضی ها کشک است، خطر ملی گرایی را بیشتر از قبل در یابیم.

- پروردگارا بسیار تو را شاکریم که دشمنان ما را ... قرار دادی وگر نه ما با این همه دوست ... تر چه می کردیم.(دور از جان شما)

..........................................

اللهم عجل لولیک الفرج


87/7/1
12:2 عصر

غـــذای حاضـــری . . .

نوشته سین شین

بسم الله

سلام علیکم

حجم کارهای انجام نشده و تل انبار شده ای که معلوم نیست متصدیان امر کی می
خوان الطفاتی کنند و بهش رسیدگی بفرمایند، هر آدم بی تجربه و اندکی بی صبر
مثل بنده را بدجوری گیج می کند. از کجا شروع کنیم و چطور شروع کنیم. بودجه
از کجا بیاریم. متخصص های لازمو چه جوری مجاب کنیم.

با همه ی این اما و چه جوری ها و چه طورا یه بسم الله می گی و ...

جلسه اول 10 نفر. برای شروع خوبه بیشتر هم لازم نیست.

جلسه دوم  4 نفر.  یکی دفاع پایان نامه داره . اون یکی دانشجوی دکتراست گوشیشو جواب نمیده و ..

جلسه سوم 14 نفر ادم جدید به جای ادامه ی کار بایستی از اول همه چیزو توضیح بدی.

جلسه چهارم 3 نفر .....

وقتی قراره حرف بزنی حرفای تو از همه قشنگ تره .

وقتی قراره چیزی عایدت بشه بازم تو از همه بهتر از ضرورت کار پژوهشی دفاع می کنی.

وقتی هم که قراره واقعا کاری انجام بشه بازم تو از همه بهتر برای کم کاری هات توجیه می یاری

چه میشه کرد باید تو و استعداد فراوان هزاران نفر مثل تو رو در جیم فنگ زدن و پرحرفی و کم کاری شناخت

اگه ما هم مثل خیلی های دیگه مجبور بودیم برای مملکت نداشته مون پیشینه
تاریخی سر هم کنیم و دین و این و ایدئولوژی بتراشیم و ... اون موقع شاید
تو هم بیشتر سعی می کردی و کمتر با اون بادبزن خودتو باد میزدی (...)

آره اشکال اینجاست که به ما همه چیز دادن حاضر و اماده

...................................................

تتمه نوشت:

تو: دوستان پرحرفی  که عملشون با مقیاس بال مگس قابل ارزیابیست را شامل می شود.

- قضیه جناب مشایی و ختم قائله توسط حضرت آقا نشون داد که خیلی از مرحله پرتیم (البته خودمون فک کردیم خیلی زرنگیم) بیچاره رهبر ...

- این روزا نمایش قدرت حق و حقیقت و راستین بودن وعده های حضرتش را از
لبنان و اسرائیل خیلی روشن میشه دید. کیف بفرمایید و البته ثبت هم کنید که
یادتان نرود.

- ما از فردا دوباره می رویم به دانشگاه. و تا دلتان بخواهد وقت می کشیم و رژیم خلاقیت و فعالیت می گیریم.
- اگه بل بشو رو با اینترنت  اکسپلورر نم یتونید مشاهده کنید بیزحمت یه خبری بدید.

.....................................................

اللهم عجل لولیک الفرج



87/6/27
11:37 عصر

روزه ی وبلاگی گرفتیم

نوشته سین شین

بسم الله
سلام علیکم
این مدت مشغول یک کار تحقیقاتی در حوزه ی امر به معروف و نهی از منکر هستم. ان شاء الله  ثمراتشو  اینجا هم ببینیم.
تمایل به همکاری دارید بفرمایید. قول می دهیم از خوشحالی فبض روح نشویم.
.........................
تتمه نوشت:  شب های قدر یه فرصت شایدم بهونه ای برای خالی کردن غصه  هاییه که یک سال وقت نکردی با کسی در میونش بذاری. بهترین وقت برای اینکه سفره دلتو پیش بهترین شنونده باز کنی. تا دلت می خواه تو بگی و اونم بی منت گوش کنه. نقشه ها دارم واسه این شبا...
- شاید با هزار تا واسطه ما هم یه سهمی از دعاهاتون داشته باشیم.
- تنبلی تا کی؟
........................
اللهم عجل لولیک الفرج

87/6/11
9:28 صبح

کـــلاه محـــــلی

نوشته سین شین

بسم الله
سلام علیکم
لبخند، رقص نور، آواز و زنانی که با لباس محلی یا فرش می بافند یا نان می پزند یا این آخری دیگر شاهکاری بود . زنان ناشنوا! با لباس های درخشان و با رنگ بندی های تند با زبان ایما و اشاه ره شان آوازی را می خوانند. یک زن و مرد و می روند و آن جفت دیگر می آیند نوایی را با حرکات دست به شیوه ی خودشان می خوانند.
اصطلاحات موسیقی محلی و لباس محلی را بسیار و تازگی ها هم بیشتر می شنویم. و بسیار هم می بینیم که موسیقی های اصطلاحا محلی کاملا طرب انگیزند و یا لباس هایی که زنان می پوشند کاملا جلب توجه کرده و اصول پوشش اسلامی را رعایت ننموده است.از موسیقی اش که بگذریم. لباس هایی که زنان به تن می کنند  در منطقه خودشان لباس محلی تلقی می شود و عرف هم هست و اگر زنی با آن پوشش وارد محیط شود حداقل به اندازه ی سایرین جلب نظر می کند ولی به منظور تبرج نیست و لی آیا این نوع پوشش در همه جای ایران هم همین طور عرف است؟ و برای مردان جلب نظر نمی کند و یا حتی برعکس با ان نوع خاص رنگ بندی و دوخت و تزیینات از لباس های عادی آن محیط هم بیشتر جلب نظر می کند؟
بنده به عنوان کسی که با جامعه ی روستایی و محلی نسبت نزدیکی دارد هیچ گاه از پدربزرگان و سایر روستاییان و محلی ها ندیده ام که بگذارند زنان و دخترانشان با آن پوشش در جمع مردان نامحرم حاضر شوند و نان بپزند که چه بشود می خواهند دیگران را با فرهنگ و آداب و رسومشان آشنا کنند.....

و در نهایت اینبار هم زن است که خواسته و ناخواسته آلت دست گروهی هوس باز که البته از زیرکی هم برخوردارند شده و هر روز به ترفندی و شگردی  بازیچه ی دست غریزه محوران قرار می گیرند و کلاهی گشادتر بر سرشان می رود.واین بار با کلاهی به نام لباس محلی
.................................
تتمه نوشت:
- ما دراین مدت توسط حضرت حق  دوبار گوشمالی داده شده ایم و الحق هم که  گوشمالی بود سر وقت و به جا.
- مادربزرگمان هم رفت بدون اینکه کسی را بینید، حرفی بزند یا حتی بیمار باشد. اما بی صدا و  به یکباره رفتنش آنقدر حرف داشت که اگر مراسم های مرسوم  بعد مرگ نبود ترجیح می دادم ساعت ها کنجی بنشینم و در این باره فکر کنم
امشب از شب های تنهاییست ، رحمی کن بیا                تا بخوانم بر تو امشب دفتر سودای من
..................................
اللهم عجل لولیک الفرج

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >