بسم الله
و صل الله علیک یا ابا عبدالله الحسین
سلام
بالاخره کنکورم رد کردیم و تا اردیبهشت که نتیجه ی اعمالمون بیاد خودمونو به بی خیالی می زمنیم (یعنی مجبوریم بزنیم)
اما و اما
به اندازه ی همه ی ادما می تونم آه بکشم و حسرت بخورم
به اندازه ی همه مردم دنیا از قافله عقب موندم
و به اندازه ی همه ی مردم دنیا پشیمونم
از چی و چرا؟
از غفلت ....
از سوف سوف کردن(همان کار امروز به فردا انداختن) از اهمال کاری و....
فردا یعنی پنج شنبه قرار هست توی دانشگاه علم و سنگکمان(که به تازگی بربری هم به آن اضافه شده) شهید دفن کنن
نمی دانم توی ذهن کدام بنی بشری برای اولین بار این ایده جرقه زده (که مطمئنم از خارجیا تقلب فرموده) اما از وقتی که این تصمیم گرقته شد و به گوش برو بچه ها رسید برکت که نداشت هیچ باعث تفرقه هر چه بیشتر عناصر اسما حزب اللهی هم شد.
البته اشتباه نشه بنده با نفس عمل کاملا هم مخالف نیستم .و الان هم نمی خوام راجع به این مساله صحبت کنم
ولی مشکلم و دردم اینه که ما چرا اسم خودمونو گذاشتیم مسلمون اونم از نوع حزب اللهیش چرا فکر کردیم خیلی حالیمونه و با وجود این همه عیب و ریز و درشت که فقط به لطف ستار العیوب تا حالا دستمون رو نشده می خوایم مردمم آدم کنیم
ما ها یه دسته آدم های سلطه گریم با تفکرات فاشیستی فمنیستی اومانیستی و همین جور بگیر بورو تا آخر
محض نمونه همین علم و سنگک خودمون......
نهاد نمایندگی رهبری که خود را خدا و مالک دانشگاه می داند و هر تصمیمی بخواهد پشت درهای همیشه بسته اش می گیرد و همه هم باید بله قربان گو باشند.
بسیج دانشجویی که مالکیت شهدا خدمت برای شهدا را (به صرف اینکه شهیدان قرارا است در محلی که قبلا سوله بسیج بوده و توسط انجمنی های عقب مانده تر و متحجر تر تخریب شد)از ان خود می داند و هیچ کس را جزء آدمیان بشمار نمی آورند. و هر شب یکی شان خواب شهید میبیند ...
دوستان تشکل های دیگری که یا در عالم هپروت به سر می برند و یا از آن سوی طناب مشغول کشیدند و به علت اینکه به بازی راهشان نداده اند اعتصاب نموده اند.
مسئولین دانشگاهی که فکر می کنند با نصب انواع و اقسام بنر ها و پوستر های رنگی و قلمبه کردن بعد احساسی مساله می توانند فرهنگ جبهه و شهادت را توی مغز دانشجو تزریق کنند..
و بعضی فرزندان شهدایی که شهادت را به نام خودشان سند زده اند و یادشان رفته که پدران آنها هم از اول شهیدنبودند و ارزش هر کس به خودش و آنچه در چنته دارد بسته است نه آنچه از پدرانش به ارث رسیده
و مهمتر از همه خود من و امثال منی که هر بار شاهد این مسائل هستیم و همچنان منتظریم تا فرصتی پیش آید و کاری بکنیم
سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی ....روز عید یادتان هست یا مثل باقی صحبت های رهبر این را هم یادمان رفته؟
آنهایی که خود را تابع محض ولایت می دانند،به نظرشان نیامد که یک کار بی برنامه و هدف چقدر موجب تفرقه می شود و اتحاد جمعی و اسلامی گروهی را نه تنها بیشتر که کمتر و سست تر هم میکند به ذهنشان نیامد که اول آبی به دست و رویشان بزنند تا خواب زمستانی از سرشان بپرد و با چشمان خمار تصمیم نگیرند
نمی دانم شاید بعضی بگویند خیلی سخت گرفته ام اما شهادت حقیقتا سخت است ....
..............................................
معبودا ما را کور و کر از دنیا مبر و به ما توان در راه مستقیم ماندن عطا فرما
...............................................
تتمه نوشت: فقط فکر.