سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/11/6
8:29 صبح

خوش نشینان حزبی و برداشت زود هنگام از کدام محصول؟

نوشته سین شین

بسم الله
سلام علیکم
" اگر احساس تکلیف کنم می آیم"
" هنوز احساس تکلیف نکرده ام"
" برای حضور احساس تکلیف نمی کنم"
"یا من خودم می آیم  یا دوستم"
اینها نمونه اظهاراتی است که در بازار زود هنگام انتخابات هر روز و روزی چند بار به شنیدنش مفتخر می شویم.
عرضه زود هنگام این نوع اظهارت و جهت گیری ها تنها از بی موقع بودن ورود به موضوع ناشی می شود. چرا که اگر موضوعی به موقع و در موقعیت مناسب مطرح شود نیاز چندانی به پرداختن به حواشی و مقدمه چینی های چند برابر متن نیست. گرچه سیاست به معنای آن سوی آبی اش همیشه با این مسائل سرگرم بوده است.

فکر میکنید تولید کننده ی  البسه تابستانی که در فصل گرما اقدام به عرضه ی اجناسش می کند چقدر لازم است که هر روز به این بپدازد که امروز می آییم و فردا نمی آییم و شاید بیاییم و ... ؟؟؟ زمان مناسب فروش البسه ی تابستانیست و بدون هیچ حاشیه ای اجناس وارد بازار شده و در معرض انتخاب مصرف کننده قرار میگیرد بدون اینکه شبهه ای باشد مبنی بر اینکه الان چه وقت فروش این نوع لباس است.آن لباس می آید چرا می آید و ...
در حوزه ی سیاست هم حضور بی موقع و زود هنگام احزاب در این وادی و بحث انتخابات موجب شده تا حتی کوچک ترین تصمیمات در این حوزه هم که از حداقل اهمیت هم برخوردار نیست مورد توجه قرار گیرد و در موردش گمانه زنی شود.
از احزاب گرفته تا اصحاب رسانه و گروهی از مردم درگیر این قضیه هستند که فلان شخص می آید یا نمی آید آن دیگری حساس تکلیف کرد یا نه و فرد دیگر از چه کسی حمایت می کند و چگونه ائتلاف کنیم یا نکنیم و ...
با تاملی در سیر حرکت احزاب کنونی  چندان هم دور از نظر نیست که آقایان به جای پرداختن به اموری که احتمالا در جاهای مختلف عهده دار آن هستند به دنبال ایجاد فضای زودرس اینچنینی هستند .
غیر از معدود افرادی که از قید وبند برخی گرفتاریهای زندگی آزادند و از رفاه بیش از نسبی برخوردار چند درصد سایر مردم آنقدر تمایل به پیگیری روند احساس تکلیف نمودن یا ننمودن یک فرد سیاسی و یا تحلیل سخنان فلان رجل سیاسی د ر مورد کنار کشیدن به نفع دیگری دارند؟

این عمل احزاب حذف ضمنی مردم در معادلاتشان است. اگر هدف غیر از منفعت طلبی های حزبی و فردی و قدرت طلبی نباشد چه ضرورت دارد که شما از چندین ماه قبل ازانتخابات تمام هم و غم خود را روی این موضوع بگذارید . برگزاری جلسات انتخاباتی، تشکیل ستادهای انتخاباتی، شور و مشورت با سایرین، پیشنهادات مفلسانه برای وحدت های دروغین ، حضور در محضر بزرگان و سعی در بهره برداری از ایشان به هر شکل ممکن و ... آیا آقایان هیچ کجای صحنه ی خدمت به مردم احساس نمی کنند که تکلیفی به گردن دارند که تا انتخابات بدان بپردازند و باری از دوش مردم بردارند و تنها باید به قدرت دست یابند تا به مردم خدمت کنند؟

آیا آقایان اندیشیده اند که مردم با  شعور حداقلی (که برخی مفتخر فرموده و برای مردم در نظر گرفته اند) قادر به تشخیص تفاوت چنگ و دندان نشان دادن برای کسب قدرت از تلاش برای خدمت هر چه بیشتر (تحت هر عنوانی و در هر موقعیتی (صاحب قدرت یا غیر آن))نیستند؟
 گمان می کنند برای چند درصد مردم اینکه فلانی در ضیافت شامش رسما کاندیداتوری اش را اعلام می کند یا نه و یا اینکه فلانی از فلانی حمایت می کن یا از بهمانی ، جذابیت دارد، خصوصا وقتی هنوز زمان زیادی از عملکرد و  فرصتی که برای عمل به مدعیاتشان در اختیار داشته اند  نگذشته باشد.اگر تنها انتخابات مساله ی ضروری این مردم است ، برای چنین افراد مرفهی  اصلا چه نیازی به انتخابات هست که شما هم به زحمت بیافتید؟

مضحک و هم تاسف بار این است که همه هم مدعی اند که «میزان رای ملت است » ولی ملت را مردمی فرض نموده اند که با چشمان بسته ، در گیرو دار بازی های سیاسی اقایان به همانی می اندیشند که ایشان دوست دارند و همانی را انجام می دهند که ایشان تمایل دارند و بعد هم همه چیز را فراموش می کنند تا دوره بعد چه برایشان تقدیر کنند...
پیشنهاد ما به این رجل سیاسی (سیاست به معنای آن ور آبی اش) این است که همان طور که سایر نسخه های وارداتی تا به حال در این کشور و برای این ملت جوابی نداشته و تنها سینه چاکانش را مفتضح نموده است ، این نوع سیاسی بازی هم اینجا و در نزد مردم ایران جایگاهی ندارد در نتیجه از پشت میزهایتان بیرون بیایید و سعیتان بر این باشد که به سمت سیاست اسلامی بروید که از دیانت و مردانگی جدا نیست و آنی را بخواهید که این مردم می خواهند ...

.........................................................................

تتمه نوشت: در آن هیاهوی مدعیان توخالی تنها چاه بود که از خجالت سکوت کرد تا صدایت را بشنود

..........................................................................

اللهم عجل لولیک الفرج