عبور

 و آیا تو هنوز هم هستی؟

بسم الله

سلام علیکم

اول انتخابات دوم اتنخابات و سوم هم انتخابات.

حتی استاد سر کلاس هم از انتخابات می گوید و کارهای کلاسی مان هم به همان سمت و سو می رود

خلاصه انکه انان هم که از این نوع سیاست بازی ها که الان به اسم سیاست به خوردمان می دهند خوششان نمی آید هم ناچارا باید همه مدتی را با این فضا سر کنند

اما در مورد انتخابات و اینکه بالاخره چه کسی آمد و چه کسی نیامد یا می خواهد بیاید حرف زیاد است و حرف هم زیاد گفته می شود و اصلا گویی گمانه زنی یک تفریح رایج سیاسی است تا یک تدبیر.

شاید موجی بیاید و مقاوم ترین هایمان را هم با خود ببرد و وقتی به خود آییم که در ساحل یک ناکجا آباد مدهوش و گنگ افتاده باشیم.

با نگاهی به روند فعلی برنامه های انتخاباتی ، افرادی که برای کاندیداتوری می آیند و آنها که نمی خواهند بیایند و حامیانشان، سه دسته بندی نسبتا روشن در حال شکل گیری است که البته مسبوق به سابقه هم هست ولی در این دوره شدت و بروز بیشتری دارد

مبنای این دسته بندی با اندکی دقت مسائل اعتقادی و مبنایی است.

دسته ای سیاست را از دینتشان جدا می دانند و با این نگرش مشخص است که در فعالیت ای انتخاباتی شان دین تنها به ابزاری برای کسب رای و عبور از موانع قانونی و عرفی است. و قابل پیش بینی است که با گذر از مرحله انتخابات و عدم نیاز به ابزارهایی ان چنین دین نیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد.

دسته ای هم مثل آفتاب پرست هر جا و هر وقت به رنگی در می آیند و دینشان هم رنگین کمانیست از ادیان و اعتقادات. برای این دسته افراد خیلی راحت است که با ترکیب نامنسجمی از افراد کار کنند چرا که عملا با هر نوایی به رقص در می ایند.این گروه را خجالتیون می توان نامید چرا که عملا توان ابزرا اعتقادشان (هر چه که هست)را ندارند و با این رویه سعی در راضی نگه داشتن همگی دارند.

دسته ای هم که قابل کتمان هم نیستند وظیفه عقیدتی و ایمانی خود می دانند که وارد سیاست با همه فراز و نشیب و گردنه های حق و باطلی اش بشوند.

دسته ی سوم مورد بحث این مقال نیستند گرچه ان هم در چیستی و چگونگی شان بایستی سخن گفت و شنید.

اما از عملکرد دو دسته ی دیگر نمی توان گذشت و یا حتی بررسی ان را به زمان دیگری موکول کرد. برای برخی اینگونه جا افتاده یا بهتر بگوییم اینطور جا انداخته اند که انتخابات و توجه به آن سیاسی کاری است و تنها مشتریان ان علاقه مندان به سیاست  خواهند بود . این نگرش متاسفانه در اقشار فرهیخته هم رخنه کرده است. و کوچکترین کلامی پیرامون انتخابات را گرایش به سمت شخص خاصی که اعلام نامزدی کرده است می دانند.

اما در حقیقت اینگونه نیست. در سایر ملل که احزاب به نحو حقیقی(بنا به تعریف از حزب) موجودند و فعالیت می کنند، تغببرات با تغییر دولت بر اصول اعتقادای مشترکی بنا شده است و عملا می توان گفت احزاب در عملکرد دول قبلی اصلاح ایجاد می کنند و نه انقلاب. با ریشه های عقیده ای آن منطقه و بلاد کاری نیست و عملا در فروع مجادله و تغییر موضوعیت دارد و انتخابات نیز به همین محدود می شود. اما در ایران اسلامی متاسفانه حزبی به آن معنا شکل نگرفته و احزاب موجود پووسته ای هستند بر انواع جهان بینی و اعتقاداتی که در اکثر موارد تفاوت های بنیادی دارد. نگاهی به عملکرد احزاب و نمایندگانشان در ارگان های تصمیم ساز هم موید این مطلب است. یکی آزادی را چیزی تعریف می کند و مصادیقی برای آن بر می شمارد و دیگری چیز دیگر و مصادیقی کاملا متضاد بر ان قایل است. یکی عدالت و آزادی را شعار میکند یکی توسعه را. اما تعریفی با تفاوت صدو هشتاد درجه ای از ان دارند. از این روست که انتخابات در ایران به سمت انتخاب عقاید و جهان بینی ها در حال حرکت است برای رای دهندگان این جریان موجب خواهد شد تا رایشان از اهمیت بیتشری برخودار شده و همچنین ضرورت توجه و دقت در انتخابات هم بیشتر موضوعیت می یابد. از طرفی هم تغییرات با تغییر دولت بنیادی تر از قبل خواهد بود.

در ادامه ی این سلسله نوشته ها به انواع جهان بینی ها نگاهی خواهیم انداخت.

.......................................................

تتمه نوشت: ما را تنها به رحمت تو امیدواریست ای رحمان . امید به بندگانت را از ما بگیر ای رحیم

این نوشته با علت اشتباه بنده ناقص ارائه شد که بدین بابت عذر تقصر بنده را بپذیرید(بسیار ادبی گردید!!!)

......................................................

اللهم عجل لولیک الفرج

این است آنچه ما می خواهیم و می خواهیم بدان برسیم

بسم الله
سلام علیکم

خوشحالم از اینکه حداقل به این یک نماینده رای ندادم(چون حوزه اش تهران نبود) و ناراحتم که چرا برخی از هموطنانمان به این قبیل افراد که سیاست جای دین و اعتقادشان را گرفته رای دادند که حالا آقایان با بودجه ی بیت المال و صدقه سری رای مردم فرصتی پیدا کنند تا با چشم پوشی از حق همین مردم به بازی های سیاسی و انتخاباتی بپردازند. نمیدانم شاید این بنده خدا!!! هم قصد دارد مدتی با وعده ی آمدن و نیامدن و اداهای انتخاباتی محبوبیتی در بین مردم به دست آورد. اما نکته ای که این قبیل افراد فراموش کردند اینست که نظام اسلامی عمری سی ساله دارد و متاسفانه بسیاری از مسائل را به برکت حضور چنین افراد متعهد و مسئولی!!!! تجربه کرده و نتایج تلخش رو دیده و چشیده است. و دوباره تجربه کردن انها احتمال کمی(حداقل از جانب اکثریت مردم)دارد.فلذا آقایان سعی نکند  به مسائلی بپردازند که نتیجه ای روشن و قابل پیش بینی دارد.

نمی دانم این صندلی های مجلس چه ویژگی ای دارند که ...خصوصا ان که از همه بزرگتراست انگار ویژگیهاش هم خاص ترند

بگذریم

نتیجه ی این سیاسی کاری ها تر و خشک و سیاسی و غیر سیاسی را در بر خواهد گرفت و بیشترین ضررش هم متوجه اقشار نیازمند (به لحاظ اقتصادی) خواهد بود. بهتر است آقایان به دوره ی انتخابات برگردند و به این فکر کنند که آیا حقیقتا نماینده این مردمند یا ...

.......................................................

تتمه نوشت: خیلی ها مثل من وقتی می گن مشغله ام زیاده یعنی خیلی بیشتر توی دنیا گیر کردن.ما هم مدتیه مشغلمون زیاد شده. دعا بفرمایید یه مرخصی بگیریم

- برمی گردی تا تمام وجودت دلتنگ یک لحظه شلمچه یک ثانیه دوکوهه و گردان تخریب باشد. برمی گردی و به محض ورودت غلظت شهر چنان  به صورتت می زند که نفس کم می آوری... برنگشتن را آرزومندم

...................................................

اللهم عجل لولیک الفرج

بسم الله
سلام علیکم

مجموعه عکسی سیاه و سفید به دستم رسید که در آن شرایط زنان قبل و بعد از انقلاب با هم مقایسه شده بود.

اگر نگوییم همیشه  ولی حداقل در اکثر موارد از زنان در همه ی صحنه ها: جنگها، درگیری های سیاسی و ایدئولوژیک و مسائل اقتصادی و ... برای رسیدن به مقصود بهره برداری شده است. و البته کار بعیدی نیست چرا که هر چند هم که در نظر نیایدولی  نمی توان فراموش کرد  نیمی از هر جامعه ای را زنان تشکیل می دهند و این یعنی یک نیروی عظیم و یک لشگر بزرگ که در صورت اتحاد و هماهنگی بسیار قدرتمند خواهد بود.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی  ،مخالفین بدون توجه به آن 98.2 % رایی که به صندوق ها ریخته شد و به جهموری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر،  آری گفتند در صدد اند تا مواردی را بزرگ کنند و مردم را به هیجان آورده و به خیال باطل انقلابی با این پشتوانه را به زمین بزنند.

از جمله این اقدامات، سرمایه گذاری روی جریان های انحرافی زنان و بزرگنمایی مشکلات و سعی در به جنبش انداختن ایشان با وعده های پوچی همچون حقوق بشر،حقوق شهروندی،جامعه ی مدنی، برابری!!! ، با هدف ایجاد آشوب و به حاشیه کشاندن اصل زندگی ایشان .حالا در این بین چه چیزی عاید زنان فریب خورده مخاطب این گروه ها می شود؟

در مجموعه مذکور افتخارات و امتیازات زنان اینگونه است:

@ زنان در قبل از انقلاب پا به پای مردان در کارخانه کار می کردند.(عملا جان می کندند)

@ به صورت مختلط ورزش و بازی می کردند

@ در نگارخانه ها با لباس های نیمه عریان روی زمین می نشستند (و لابد بحث کارشناسی می کرده اند)

@ در میان گروهی از مردان به گفت گو و خنده می پرداخته اند

@در کنار اساتید خود علوم را فرا می گرفتند (و البته با چاشنی عشق)

@و مهمترین آنها آرایشگاه معروفی در تهران که خانمی موی سرآقایان را اصلاح می کند.که گویا برای فردی که این نجموعه را جمع آوری کرده خیلی مهم بوده و نماد پررنگی از آزادی و برابرای زنان  در ژیش از انقلاب. زیر نویس  عکس این است:

کوتاه کردن موی سر مهندس الکترونیک رضا ... توسط دوستش ... که یکی از معروفترین سالن های زیبایی آن زمان را درتهران داشت.

حقیقتا عجب افتخارات و آزادیهای بزرگ و باور نکردنی به زنان در آن زمان رسیده که اکنون ما از آن محرومیم

کار کشیدن از زنان با ویژگی های زنانه شان به سان مردان

اختلاط و لذت جویی بی مقاومت و رایگان از دختران و رنان در دانشگاه ها و مراکز اصطلاحا فراگیری علم و فرهنگ
و از همه مهم تر سرویس دهی زنان به مردان در آرایشگاه ها و ...

اینها آن چیزیست که انقلاب از ما گرفته است.

خوب  اگرما به این ها قانع بودیم چرا  رای دادیم که اکنون دوباره بخواهیم برای حقوق از دست داده مان مبارزه کنیم؟ما به کدام زن رای دادیم؟

حقیقت این است که گروهی که مروج این نوع تفکر هستند خود افرادی متحجرند که زنان را برای استثمار و بهره کشی می خواهند و بس!

یک روز رنگشان کنند و مایه لذت جو ییشان شود و روز دیگر به فریاد کشیدن وادارشان می کنند. زنان در نگاه ایشان موجودات ناقص العقلی هستند که خود توانایی تشخیص درست و نادرست و نفع و ضرر خود را ندارند و شاید هم اصلا آنقدر مهم نیستند که بخواهند برای خود زندگی کنند و صرفا بایستی برای  رسیدن به متامع گروهی طماع زیستی همچون حیوانات آزمایشگاهی داشته باشند.

حالا دوباره مقایسه بفرمایید با این تفاوت که این بار شما افرادی صاحب فهم و عقل فرض شده اید که خود قادر به تشخیص درست و نادرست می باشید.

آنچه را که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) از ظنان و ذنان و ضنان گرفت و آنچه به زنان داد.

............................................

تتمه نوشت:سلام بر زینب (سلام خدا بر او باد)که زن است و زن است و زن است

...........................................

اللهم عجل لولیک الفرج