سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/4/22
12:53 عصر

فرصت کبوتر شدن

نوشته سین شین

بسم الله

صل الله علیک یا علی ابن موسی الرضا
سلام علیکم

ما رفتیم و اومدیم ولی چند تا سوال یادمون رفته بود  قبل رفتن از خودمون بپرسیم . برای حضرات می گم محض اطلاع که خواستید مشرف بشید اوضاع دستتون باشه.

          

                                                                    

1- کجا میری برای چه میری و به محظر چه کسی خوانده  شدی؟                                                                 

2- ادب حضور در برابر چنین بزرگی چیست؟
3- چه چیزهایی رو و چطور باید بخوای؟

6-وقتی آقایی که به پابوسشون مشرف شدی انقدر پیش خدا بلند مرتبه اند که هر کاسه ای ببری تا لبش برات پر می کنن و به قدر قطره هم از سرش خالی نمی ذارن. فکر کن کاسه ات چقدریه؟ با چند تا حاجت دم دستی پر می شه یا نه خواسته هاتم در حد کرم و بزرگی خود آقاست؟ به چی راضی هستی؟

7-اگه رفتی و فقط لیست حاجتاتو از سر به ته و از ته به سر مرور کردی اونوقته که  مثل من خیلی خجالت می کشی وقتی برات میگن که آقا از زوار گله می فرمایند که همه مرا به خاطر حاجاتشان می خواهند و مرا به خاطر خودم زیارت نمی کنند.

8- توی حرم فقط به آقا توجه کن . اونجا بعد خدای متعال چیزی با ارزش تر و بلند مرتبه تر ازوجود مبارک آقا علی ابن موسی الرضا وجود نداره که ارزش فکر کردن داشته باشه.

9- اگه در محضرشون زبونت گرفت و نتونستی مثل همیشه بل بل زبونی کنی خودتو به اقا بسپار و از ایشون بخواه هر چی صلاحه همونو برات از خدا بخواد.

10- در دعای برای سایرین خست به خرج نده بهترین دعا دعای برای همه است.

11- نماز شب توی حرم، دعاهای دسته جمعی قبل نماز صبحو از دست ندید بعد که برگردید وقت برای خوابیدن زیاده.

12- هر کسی خودشو بهتر از بقیه می شناسه.چند تا از بزرگترین عیب هاتو(که ان شاء الله اصلا نداشته باشی)  مشخص کن و عهد کن که رفتی و برگشتی کنارشون بذاری اونجا هم از آقا بخواه که شفاعت کنن زود تر از شرشون خلاص بشی.

13- رعایت حال مومنین و مومنات از نشونه های مومن واقعیه . مسح ضریح مطهر ارزشمنده اما اگه قبلش چندین جفت دست و پارو لگد نکرده باشی.

14- آقا خیلی پیش خدا عزیزند دعاها و حاجاتتونو با اطمینان از ایشون بخواید.مهمترینش هم رسیدن به معرفت خود ایشان هست.

15-به مادیات در حداقلش بپردازید. از جمله اینترنت و خرید و خوردن و ...

.

.

.

خیلی حرف زیاده ولی بیشتر ازاینم فکر نکنم بخونید.

.......................................................................

تتمه نوشت:پروردگارا ما بندگانت که زمانی قرار بود خلیفه الله باشیم الان فقط داریم مقاومت می کنیم که بیشتر از این غرق نشویم. ما را از این مرداب خودساخته مان رهایی مرحمت فرما.

.....................................................................

اللهم عجل لولیک الفرج


87/4/15
9:16 صبح

به مهمانی می رویم...

نوشته سین شین

بسم الله

سلام علیکم

اینجانب به ملاقات علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) مشرف شدست.

دنیای حقیقی و مجازی، سرگرمی ها و بازی ها ، جدی ها و شوخی ها  همه فعلا تعطیل (گرچه ما خودمان را خوب می شناسیم مشغله ما را رها کند خودمان برای خودمان سرگرمی می تراشیم.)

 اگر دست خودمان بود در حرمشان چله یا شایدم بیشتر می نشستیم ... ولی همان بالایی ها آخر هفته برمان می گردانند.

....................................

  تتمه نوشت:

-بالا بروید پایین بیایید ما مستحق دعای خیریم...

- حضرات بی زحمت آب و برق کمتر مصرف بفرمایید. باور بفرمایید شدنی است . زحمتش  هرچه قدر باشد به این می ارزد که راه و بیراه و به بهانه های مختلف خاموشی و جیره بندی بدهند و طبق معمول بیشترین محرومیت هم قسمت متوسطین و فقرا شود.

- پروردگارا بارمان بسی سنگین است و جاده نیز  پر دست انداز. به منظور جلوگیری از در راه ماندگی طاقتمان را بیافزا و جاده را نیز تعمیر فرما 

..................................


87/4/7
8:14 عصر

بازی های همــواره!

نوشته سین شین

بسم الله
سلام علیکم

... از دست رفته ای محروم می گفت وقتی بچه ها را می بینم، ناراحت می شوم.چشم ندارم آنها را ببینم،چون اینها امده اند تا ما برویم. اینها رقیب های من هستند. و این خصلت در پادشاهان و گردن کشان همیشه ی روزگار وجود داشته و دارد، تا آنجا که بالاتر از خود را تحمل نمی کنند و نعمت ها را در دست دیگران نمی خواهند. که آن قلندر طماع هیچ باغ و مزرعه و یا امکان ارزنده ای را برای دیگران نمی پسندید و بیش از روزهای عمرش قباله ها و اسناد، جمع آوری کرده بود.

و آن مست بی خبر قداره بند، با قمه اش به شیر بالای تابلوها حمله می کرد، آه اگر من شیرم تو چکاره ای؟

و اینها نه افسانه است و نه حادثه ی تاریخ،که داستان هر کدام از ما هم همین است. ما هم فرعون هایی هستیم ولی در اتاق و منزل و محل و شهر و محدوده ای که به دست می آوریم. همین که زمینه ای پیدا شود و آبی فراهم می گردد، شناگر خوبی خواهیم بود. نمی توانیم کسی را بالاتر از خودمان در اتاق تحمل کنیم و نمی توانیم حرف دیگری و یا انتقاد دیگری که همسر یا فرزند ما هسنتد بپذیریم. ناچار در فردای روزگار هم همین غرور، همین قدرت طلبی و همین ریاست بازی های کم رنگ و پررنگ سراغمان می آْید و معیار دوستی . دشمنی و قطع و وصلمان می شود.

«انما الحیاه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد» حدید-20

زندگی دنیا بازی و سرگرمی و زینت و فخر فروشی و زیاده طلبی در ثروت ها و فرزندان است. زندگی بازی است با توپ و عروسک و چرخ و ماشین و کبوتر و بلبل و تمبر و لعبت و درس و بحث و مدرک و مرید و مراد و خلق خدا و کتاب خدا.

و این خطاب به رسول خداست که به رسواش دستور می دهد؛ « ذرهم فی خوضهم یلعبون »انعام-91

اینها در حال فرورفتن هستند، بازی می کنند، اینها را رها کن.

...........................................

تتمه نوشت: - نوشته از خودمان نیست برای همین هم دلنشین است و پاسخ به خیلی ها...

- «قیام» کتابی است  از ع.ص (مرحوم علی صفایی حائری) برای آنهایی که کلی سوال و چرا و چگونه دارند و کسانی که دیده هاو شنیده هایشانرا( در بلاد اسلامی) باور نمی کنند و از زمین زمان ناامید می شو ند و هزار نوع شک بین اعتقاداتشان سبز می کند. برای انها که مرادها و مولاهایشان حالشان را گرفته اند و تو زرد از آب در آمده اند...

- ما را تب جهالت گرفته هر چه پیش می رویم بیشتر به نادانی خودمان و وسعت دانستنی ها پی می بریم.

 -  توصیه کننده  باید خودش عامل (به آنچه توصیه میکند ) باشد؟ قبل از اینکه جوابش را بدهید توصیه می کنم بهشتی را بیشتر مطالعه کنید. سر ذوق می ایید.خوب حالا جواب سوال  چی بود؟

- پروردگارا ما با اینکه با فرعون و نمرود و بقیه امپراتورها و شاهان نسبتی نداریم ولی خوی تفرعنشان مارا هم گرفته. بدین مناسبت شفای عاجل عطا فرما

.........................................

اللهم عجل لولیک الفرج


87/3/30
11:14 صبح

نــپــخـــته مــلا!!!

نوشته سین شین

بسم الله

سلام علیکم

 بنده اهل مناسبت نگاری و بر حسب شرایط پست عوض کردن نیستم. اما به این دلیل که زمانی چند خطی از مرحوم شریعتی نوشته بودم ترجیحا بر افاضاتم در همان زمینه تکمله ای می زنم.

علی رغم اینکه همیشه کتب ایشان در درسترسم بوده، ولی تا قبل از دوره ی دانشجویی ،نه شریعتی و نه هیچ اندیشمند دیگری فکرم را به خود  مشغول نمی کرد و تنها در اواسط دوره ی دانشجویی بود که این موضوع برایم اهمیت پیدا کرد و بر آن شدم تا برای رد یا پذیرش بدبینی ها  و خوش بینی ها نسبت به آثار دکتر دلایل محکم و درستی بیابم.
تا آن زمان از ایشان هیچ کتابی مطالعه نکرده بودم و بااین اوضاع  ، از  روحانی جوانی در مورد مطالعه ی اثار ایشان سوال کردم که آیا اصلا به صلاح است آثار ایشان را مطالعه کنیم؟  یا برویم و مثبتانه فقط آثار شهید بزرگوار و دانشمند مطهری را مطالعه کنیم و از همه ی مضراتش هم بیمه باشیم؟. شاید جواب ایشان  برای حضرات تکراری و پیش پا افتاده باشد، اما برای حقیر بسیار مفید بود و  تمام شبهاتم در این مورد و موارد مشابه را حل نمود. خدا خیرشان دهد. ایشان در جواب گفتند:  اشکالی ندارد شما می توانید هر کتابی را بخوانید ...خواندن یک چیز است و متاثر شدن از آن چیز دیگر . و این تاثیر بسته به پیشیه ی مطالعات شما دارد اگر می خواهید بدانید ایشان در مورد موضوعی چه گفته ،‏خوب بخوانید تا آگاه شوید از نظر ایشان. ولی اگر می خواهید بفهمید که ایشان منظورشان چه بوده و عقیده شان در این مورد چیست باید مطالعاتی از قبل داشته باشید. مثلا اگر ایشان از تاریخ سخن می گویند و تاریخ را تحلیل می کند شما می بایستی در ان مورد مطالعه ی تاریخی داشته باشید و اگر ایشان از مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم حرف می زند شما بایستی این مکاتب را به خوبی بشناسید ....

جواب واضح بود. موضع گیری له یا علیه فرد یا نظراتش تنها بایستی در پایان مسیر مطالعاتی بی طرف و همه جانبه صورت گیرد و نه از روی جو همه گیر جامعه یا سوگیری های حزبی و ... متاسفانه بسیاری از افرادی که افراطی بر ضد یا به طرفداری از ایشان و یا بسیاری بزرگان دیگر موضع می گیرند اطلاعاتشان در حد عوام هم نیست و فقط روی موج تکفیر و تقدیس عمومی سوار شده و به این سو و آن سو می روند. همان طور که استاد گرامی آقای رحیم پور در یکی از سخنرانی هایشان گفتند (با صحه بر خدمت بزرگ ایشان به انقلاب و روشن کردن ذهن جوانان و دانشجویان) مرحوم شریعتی در نظراتشان دچار اشتباهات و یا بی دقتی هایی شده اند و ما هم اصلا در زمینه ی مسائل و مباحث نظری موافق بی دقتی و ساده انگاری نیستیم. اما این مساله احتیاج به بحث و مناظره دارد و بدون مطالعه نمی توان بدان پرداخت.

 این بسیار نگران کننده است که ما به حدی از کوته فکری برسیم که بدون دلایل محکم و مستدلی تنها به هدف تخریب شخصیت های علمی جامعه بپردازیم. و البته این در موارد عکس هم صادق است که با چشمان  بسته مرید شخصی یا مسلکی و نظری شویم. متاسفانه دستانی هستند که حسب منافعشان جلوی آگاهی مردم را گرفته و با نگه داشتن ایشان در جهل و بی خبری از منافع حاصله سود می برند. حقیر تنها راه مبارزه با این دسته افراد و همین طور دستیابی به آگاهی را مطالعه و تحقیق بی طرف و خواندن و شنیدن نظرات بزرگان در این زمینه می داند.

..................................................

تتمه نوشت:

 برخی دوستان بسیار هوشمندی به خرج داده و پنداشته اند که حقیر منظورش از «اخویمان» در مثال آخر استحاله ی معنوی واژه ی فی سبیل الله(در پست قبلی) اخوی خودمان است. دوست گرامی این مثل است و در مثل جای هیچ مناقشه نیست ... از شما بعید است.

- نپخته ملا: فردیست که بدون دانش لازم، اظهار فضل و دانایی می کند.

- ای عشق همه بهانه از توست       من خاموشم این ترانه از توست

- پروردگارا چشمان ما را به نور معرفت روشن فرما . جوری که برای دیدن حقیقت به عینک و لنز و  امثالهم احتیاجی نباشد.

.....................................................
اللهم عجل لولیک الفرج


87/3/23
7:6 عصر

جواب های روشن!

نوشته سین شین

بسم الله
سلام علیکم

امروزه روز همه به عقیده خودشان عقلشان بسیار خوب کار می کند. همه ی عقل ها از عقل کودکان تا پیران با سواد و بی سواد متخصص و غیر متخصص همه قدرت تحلیل همه نوع مسئله ای را دارد. همه  هم به صحت نظراتشان ایمان دارند.
سوال : اگر برای ورود به یک مساله و طرح و بحث ان و در نهایت ارائه نظر و نقد احتیاج به تخصص و شرایط مشخصی نیست پس برای چه تخصص های گوناگون ایجاد میشود و هر کدام از ما هم تنها می توانیم در تعداد محدودی از آنها متخصص شویم؟
اگر بپذیریم که ادمی می تواند و باید در هر زمینه ای صاحب نظر باشد پس ما عملا ادم های عاقلی نیستیم و یا حتی مجنونیم که کلی وقت و هزینه مان را صرف متخصص شدن می کنیم...خود این نوع نگرش ناقض خودش بوده و غلط است.
اما اگر حالت دیگر را بپذیریم  به راحتی و بدون توانایی و تخصص و مطالعه نمی توان در هر زمینه ای به بیان نظرات و نقد پرداخت.
با این پاسخ روشن (که در لفظ مورد توافق همگان است)به بقیه ی بحث بپردازیم . در جامعه ی اسلامی ما بسیاری از افراد کاری را انجام می دهند که در آن هیچ تخصصی نداشته یا توانایی های ایشان از افراد دیگری کمتر و پایین تر است.

در مورد عواقب و خطرات اینگونه اشتغال و پر کردن فرصت ها بسیاری از متخصصین و صاحب نظران بحث کرده اند و حقیر قصد ندارد به این بعد از موضوع بپردازد.
چند روز پیش طرحی به دستم رسید که موضوعش ارتباط فارغ التحصیلان با دانشگاه و استفاده از نخبگان علمی و فرهنگی دانشگاه برای ارائه ی مشاوره به بخش های مدیریتی بود.
عنوان طرح و موضوعش بسیار بجا و خوب بود .اما خود طرح را که می خواندی نه سامانی در نوشتن داشت  نه توانسته بود به خوبی به موضوع بپردازد. هیچ روش روشن و مشخصی را هم دنبال نمی نمود و خلاصه  نه سر داشت و نه ته.گرچه این طرح از طرف نیروهای مذهبی ارائه شده بود اما بسیار خوشحال شدم از اینکه ریاست با آن مخلفت کرده بود(گرچه ایشان دلای دیگری برای ردش داشت). چرا که ناپختگی طرح و توان اندکی که برای ارائه ی صحیحش شده بود در اینده می توانست در صورت تصویب به تشدید فضای الیگارشی و انحصار طلبانه ی دانشگاه دامن بزد و تعداد بسیاری از نیروهای فعال و متعهد را از گردونه ی فعالیت حذف کند.
اگر این دوست محترم در ابعاد توانایی و تخصصش طرح می داد و سخن می راند قطعا موثرتر، کم اشتباه تر و پخته تر ظاهر می شد و طرحش هم به راحتی توسط مسئولین وتو نمی شد.
البته این تنها مصداقی برای اینگونه خیالات همه فن حریف بودن است که گریبان بسیاری را گرفته .اما هرچه هست بسیاری از امور مردم به دست همین همه کاره های هیچ کاره می افتد و دیگر انجا دانشگاه نیست که با سعی و خطاها به جایی اسیب نرسد(که انجا هم ) یک مملکت یک استان یا یک شهر با همه ی مردمش را دستخوش اظهار فضل های خود خواهد کرد و به همین اندازه هم حق ایشان را بر گردن مبدعانش خواهد انداخت.
اقیانوس هایی با یک وجب عمق و اچار فرانسه های چند شغله علاوه بر اینکه به همه ی این مناسب و مشاغل به درستی نخواهند پرداخت که جای بسیاری نیروی فعال و توانا و نو آور را قبضه فرموده و بخش مورد اداره ی خویش را دچار رکود و اشتباهات فراوان ناشی از خودخواهی خود خواهد کرد.

..........................................
تتمه نوشت:  

-   100 هزاربار بنویس عدالت با 20 نوع خط مختلف هر بار هم با یک رنگ. همه اش هم همرات باشه اون دنیا خط می زنن

-  به اطلاع می رساند واژه فی سبیل الله بنا به نیاز روز استحاله معنایی پیدا کرده و موارد استفاده اش تغییرنموده مثال: 

من فی سبیل الله این پست را پذیرفتم وگرنه 4 میلیون تومن در ماه که حقوق نیست.
من از شما می خواهم فی سبیل الله این کار را انجام دهی، سر ماه باید بیلان کاری ام پر باشد.

ما فی سبیل الله رفته ایم زیر پرچم جمهوری اسلامی، اخویمان هم همین کار را کرد الان فی سبیل الله رفته زیر یه پرچم دیگه .

 فارسی را پاس بدارید.

.........................................
اللهم عجل لولیک الفرج


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >